... قدر لحظه ها ...
کشت مارا غم بی هم نفسی ...
تا که خفتیم همه بیدار شدند ...
تاکه مردیم همه یار شدند ...
قدر آن شیشه بدانید که هست ...
نه در آن لحظه که افتاد و شکست ...
[ یادداشت ثابت - شنبه 91/5/29 ] [ 4:4 عصر ] [ SaNa ]
[ نظر
]
تو را منـ یــاد میـدارمــ همهـ هنگامـ ...! نهـ چونـ نـیما کهـ میگویــد : شباهنگامــ ... !
کشت مارا غم بی هم نفسی ...
تا که خفتیم همه بیدار شدند ...
تاکه مردیم همه یار شدند ...
قدر آن شیشه بدانید که هست ...
نه در آن لحظه که افتاد و شکست ...